بازگشت سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات؛ خوشبینیها و تردیدها!
اسفندیار عبداللهی روزنامه آفتاب یزد، پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱ برخی از کارشناسان و فعالان سیاسی معتقدند عملکرد سیدابراهیم رئیسی موجب بازگشت سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات میشود، گزارش تحلیلی اسفندیار عبداللهی پرسشها، خوشبینیها و تردیدهای این گزاره را مورد بررسی قرار داده است. بخش زیادی از علل به حاشیه رفتن جریان اصلاحات ایجاد فضای بسته سیاسی
اسفندیار عبداللهی
روزنامه آفتاب یزد، پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۱
برخی از کارشناسان و فعالان سیاسی معتقدند عملکرد سیدابراهیم رئیسی موجب بازگشت سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات میشود، گزارش تحلیلی اسفندیار عبداللهی پرسشها، خوشبینیها و تردیدهای این گزاره را مورد بررسی قرار داده است.
بخش زیادی از علل به حاشیه رفتن جریان اصلاحات ایجاد فضای بسته سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری و نفش آفرینی نهاد شورای نگهبان در این موضوع است، اما تنها این نیست. در سالهای پس از خرداد ۷۶ تا ۹۶ (حتی در دو دورهای که محمود احمدینژاد رییس جمهور شد) جبهه اصلاحات که تحت برند “شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان” (شعسا) فعالیت خود آغاز کرده بودند، انگشت بر هر فرد یا لیستی که میگذاشت برنده میدان رقابت میشد. بعد از پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال۱۳۷۶، پیروزیهای اصلاح طلبان سریالی شد. اصلاحطلبان حتی در دوره ای که پاستور را از دست دادند، باز سرمایه اجتماعی آنها تمام قد احساس میشد.
مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی که بعد از شکست سال ۸۴ به اصلاح طلبان نزدیکتر شده بود، کمک کرد و از این رهگذر سرمایه اجتماعی بیشتری به سبد اصلاحات افزوده شد. این پیروزیها در دوره هایی با وجود رد صلاحیت گسترده از سوی شورای نگهبان برای جریان اصلاحات کسب میشد. شاهد آن هم پیروزی حسن روحانی و شورای شهر تهران در انتخابات سال ۹۲، مجلس دهم، خبرگان پنجم در اسفند ۹۴، شورای شهر پنجم و ریاست جمهوری دوازدهم در سال ۹۶ بود.
بنابراین با وجودی که شورای نگهبان عامل مهمی در عدم ورود اصلاح طلبان اصیل به نهادهای تقنینی و اجرایی بود اما سرمایه اجتماعی قوی اصلاحات از درون همین باختها، برد خلق میکرد. نمونه آن هم پیروزی اصلاحاتیها در انتخابات سال ۹۴ مجلس دهم بود. “لیست امید” در شرایطی بسته شد که حدود ۷۰ درصد نیروهای اصلاحطلب سراسر کشور برای ورود به کارزار رقابت، احراز صلاحیت نشدند و مجموعه هاشمی، خاتمی و اعتدال تصمیم گرفتند افراد گمنامی را وارد لیست ائتلافی امید کنند و به نوعی مجلسی همسو با دولت روحانی را به ساختمان سه گوش بهارستان بفرستند.
موضوع سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات در دوره دوم دولت روحانی به مرور تحلیل رفت که البته دلایل فراوانی بر آن مترتب است. به عنوان مثال خروج ترامپ از برجام، کارشکنیهای داخلی، کابینه دوم و ضعیف روحانی و همچنین ادامه حضور اسحاق جهانگیری در کابینه روحانی خود عوامل و دلایل ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان بود.
جریان اصلاحات که همیشه پُز مردم را می داد و جریان خود را مردم محور معرفی میکرد، امروز با لطائفالحیلی حاشیهنشین شده است. از سویی هم حد و مرز این مردممحوری مشخص نیست. در همین راستا محمدصادق جوادیحصار، سخنگوی حزب اعتمادملی گفته: «جریان اصلاحات باید براساس تعریف روشنی که از خود ارائه می دهد، مرز خود را با رفتارهای حاکمیتی و مطالبات عمومی روشن کند».
مرزبندی مد نظر عضو حزب اعتماد ملی اما از نگاه همه فعالان سیاسی در این جریان مقدور و یا اصلا مورد نیاز نیست. اگر جوادی حصار به صورت ایجابی در صدد آسیب شناسی جریان اصلاحات است، جلال میرزایی نماینده مردم ایلام در دوره دهم مجلس شورای اسلامی نظر خوشبینانهتری دارد. او در گفتوگویی ضمن تاکید بر اینکه «فعالیت سیاسی در خلاء انجام نمیشود» گفت: «عملکرد دولت رئیسی سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان را احیا میکند».
این نماینده سابق مجلس یادآور شد: «جریان اصلاح طلبی در جامعه پایگاه دارد و اگر دولت رئیسی به همین رویه ادامه دهد تا تقریبا ۶ ماه آینده بدنه اجتماعی اصلاح طلبان منسجم می شود و مردم متوجه میشوند که برنامه های این جریان درست بوده است».
همانگونه که در گزارش هم اشاره شد، جز در سالهای ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰، اصلاحطلبان همیشه پشتوانه و سرمایه اجتماعی خود را به همراه داشته اند حتی در مقاطعی که باختند و یا آنها را بازنده کردند! اما این قهر مردم از جریان اصلاحات به نظر نمیرسد تاکتیکی، شکلی یا مقطعی باشد. نگارنده معتقد است، رویکرد جدید مردم ایران نتیجه عملکرد طولانی مدت این جریان است. یکی از دلایل فاصله گرفتن طرفداران اصلاحات و طیف خاکستری مردم که اغلب حامی اصلاحات بودند، عدم مرزبندی آنها با هسته مرکزی قدرت بوده است.
مردم در دراز مدت متوجه شدند که تغییری از مسیر صندوق رای برای ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و بینالمللی آنها رخ نخواهد داد. به همین دلیل گرچه در ریشه دار بودن مفهوم اصلاح و پایگاه اصلاحطلبان نباید شک کرد، میتوان گفت باید در تغییر نظر مردم ایران و اقبال آنها نسبت به “این جریان اصلاحات” شک کرد. به همین دلیل آنچه جوادی حصار در مورد مرزبندی اصلاحطلبان با حاکمیت گفته درست است ولی سابقه نشان داده عملی نخواهد شد، چون اصلاحطلب در قدرت که باشد کلا هویت نظری خود را فراموش میکند و وقت و انرژی خود را یا صرف خنثی کردن کارشکنیهای جریان قدرتمند رقیب میکند یا مشغول کسب و کار و میز قدرت میشود. پیشبینی و ارزیابی جلال میرزایی هم خوشبینانه و سادهانگارانه به نظر میرسد و حتی اگر عملکرد سید ابراهیم رییسی بد هم باشد، این تصور به حقیقت نزدیکتر است که مشارکت مردم در انتخابات بیش از پیش کاهش خواهد یافت، جمهوریت لاغرتر شده و لایههای معقول طرفدار اصولگرایان کلاسیک نیز مانند سرمایه اجتماعی اصلاحات از صندوق رای ناامید خواهند شد.
فعال سیاسی، روزنامهنگار
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0