ترامپ از ابتدای دوران ریاست جمهوری خود قصد داشت با باز کردن دو گره مهم در سیاست خارجی آمریکا نام خود را در تاریخ آمریکا ماندگار کند و البته درس خوبی به باراک اوباما، رئیس جمهور سابق بدهد. این دو گره کره شمالی و ایران بودند.
راوی جنوب– سرویس بین الملل: “گل بود، به سبز نیز آراسته شد.” این احتمالا دقیق‌ترین توصیف برای حال و هوای این روزهای دونالد ترامپ است، رئیس جمهوری که در آستانه رقابت ریاست جمهوری هر روز دردسر جدیدی پیدا می‌کند. آخرین نمونه‌اش هم احتمال مرگ کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی است که ترامپ مدت‌ها وقت صرف مذاکره با او کرده بود.
دردسرهای سیاست خارجی ترامپ به اینجا خلاصه نمی‌شود. ایران یک ماهواره به مدار زمین پرتاب کرد تا بگوید تحریم‌ها تاثیری که ترامپ می‌خواست را نداشته. او یک مشکل دیگر هم در پرونده ایران دارد و آن این است که با وجود تلاش برای بازگشت به برجام برای فشار به ایران، به نظر می‌رسد نتواند در این جدال برنده شود.
اما این اولین و آخرین مشکل ترامپ نیست. با ورود کرونا بزرگ‌ترین دست آورد ترامپ که بهبود وضع اقتصاد آمریکا بود به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و نقاط ضعف دموکرات‌ها به لطف بحران کرونا کاملا پنهان شد.
شرایط به گونه‌ای شده که کم‌تر کسی به پرونده تعرضی که علیه بایدن برپا شده توجه می‌کند. در همان پرونده هم به تازگی دو نفر گفتند به نفع سناتور سابق شهادت خواهند داد.
از طرف دیگر اظهارات عجیب و غریب ترامپ درباره تزریق مواد شوینده هم حسابی او را سوژه داخل و خارج آمریکا کرد تا در نهایت رئیس جمهور آمریکا بگوید حرف‌هایش شوخی بود!
غیبت اون
در این میان مرگ رهبر کره شمالی می‌تواند بد شانسی دیگری برای دونالد ترامپ باشد، بدشانسی‌ای که او هیچ کاری برای آن از دستش بر نخواهد آمد.
«به نظرم ما با این دیدار در اینجا بین دو کشور که گذشته‌ای خصومت‌آمیز دارند داریم به دنیا نشان می‌دهیم که دوران جدیدی شروع شده و جلسه مثبتی پیش رو داریم.» این سخنان اون بود بعد از آن که دونالد ترامپ در یک رخ‌داد تاریخی بیست قدم در خاک کره شمالی گام برداشت و با رهبر این کشور گفت‌وگو کرد.
هرچند بعد از این رخ‌داد همه چیز بین دو طرف خوب پیش نرفت و کره شمالی طرف آمریکایی را به بدعهدی متهم کرد ولی با این همه ترامپ امید داشت در چند ماه باقی مانده تا انتخابات حداقل یک مانور تبلیغاتی دیگر با کره شمالی انجام دهد، اتفاقی که حالا دورتر از همیشه به نظر می‌رسد.
ترامپ از ابتدای دوران ریاست جمهوری خود قصد داشت با باز کردن دو گره مهم در سیاست خارجی آمریکا نام خود را در تاریخ آمریکا ماندگار کند و البته درس خوبی به باراک اوباما، رئیس جمهور سابق بدهد. این دو گره کره شمالی و ایران بودند.
ترامپ ابتدا به سراغ ایران آمد اما طرف ایرانی تا این لحظه زیر بار مذاکره با او نرفته و زبان نرم و زبان سخت او حاضر به دادن امتیاز تازه‌ای نشده است. در نهایت کار ترامپ و ایران به اینجا رسید که قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران به دستور او در عراق ترور شود و او دستور تشدید تنش در خلیج فارس را هم بدهد.
کره شمالی هم که قرار بود درس عبرتی برای ایران باشد وضع بهتری ندارد. با وجود دیدار رهبران دو کشور طرف کره‌ای چندین بار گفته که هیچ دست آورد و پیشرفت عملی مهمی در مذاکرات رخ نداده و حتی قبل از غیبت رهبر کره شمالی هم زمزمه از سرگیری آزمایش اتمی به گوش می‌رسید.
اگر کیم جونگ اون بمیرد و به جای او کسی بیاید که حداقل در کوتاه مدت مایل به ادامه مسیر اون نباشد ترامپ در این پروژه سیاست خارجی هم شکستی دیگر را تجربه می‌کند و یکی دیگر از برگ‌های برنده خود را از دست می‌دهد تا دست خالی‌اش در آستانه انتخابات خالی‌تر شود.
